اصلاحات ۲

اما این که اینگونه نظامهای مردم سالار چگونه به بیراهه می روند ویا عقیم می مانند بحث دیگری است:


به اعتقاد من عقب ماندگی از همه سو (فرهنگی - سیاسی - و به نوعی اجتماعی ) عمده این ماجراست. به چند نکته ساده نگاه کنید و بدون حساسیت خاص در آنها عمیق شوید:


ما همواره در راستای اعتقادات دینیمان عادت کرده ایم که قبول کنیم- عمومآ بی چون و چرا... چون اگر سوالی مطرح شود کفر است (منظور سوالهایی است که ایدئولوژی را زیر سوال می برد) - پس قبول می کنیم که همه چیز حتمآ همین است که هست و دنباله رو می شویم. نکته این جاست که چند نفر از ما بچه مسلمان ها قرآن را خوانده ایم ؟- میدانیم و عمل می کنیم؟- چند نفر از ما وقتی درباره اصول دینمان مورد سوال قرار میگیریم حرفی درخور برای گفتن داریم؟ - و چقدر منبع داریم که بتوانیم به آنها اعتمادکنیم ؟ چند نفر از ما توان این را داریم که صدای اعتراض بشنویم و مخالفت از دینمان


.....چند بار با مخالفانمان نشستیم و حرف زدیم و چند بار به آنها حمله ور شدیم حتی در آن گوشه دنیا و یا به طناب دار سپردیمشان در خانه خودمان ...


همین الان چند نفر به بهشت زهرا میروند که متوسل شوند... ؟ اگر رهبر ایشان الان در قید حیات بود چگونه با این مردم رفتار میکرد؟و جالب اینکه چند درصد از ایشان ازاصول انقلابی که وی را رهبرش می دانند اطلاع دارند ؟ براستی اطاعت کور کورانه خیانت نیست؟


این روزها افراد زیادی برای شریعتی ها و گنجی ها یقه پاره می کنند اما چقدر آنها را می شناسند؟! اگر گنجی الان برای ریاست جمهوری انتخاب شود چقدر رای میاورد ؟ (یادم میاید برای خاتمی بسیارکسانی که رای میدادند فقط به برنامه های تلویزیونی و تحت تاثیر جو آن موقع بودند و حتی نه درست میدانستند که پیشینه وی چیست و نه از برنامه هایش اطلاع چندانی داشتند) -


چند نفر میداند که گنجی به چه شکل گنجی شد؟ و اصول اعتقادی وی را می دانند ؟


چند درصد از مردم عادت به کتاب خوانی دارند ؟ چند درصد حاضریم وقت خود را به کتاب خوانی و بالا بردن سطح دانش و سواد (سیاسی - اجتماعی و ...) بگذرانیم؟ در کشورهای دیگر چگونه است ؟ بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکا تقریبآ ۸۰ درصد افراد را همواره در حال کتاب خواندن می بینیم.... همواره...


کوتاه کنم :


تا وقتی نشسته ایم تا از عالم غیب کسی ما را نجات دهد(که خداوند بشدت اینگونه انسانها را نکوهش می کند ) - تا وقتی نشسته ایم تا کسی بیاید و ما را از وضع موجود نجات دهد و دموکراسی و اصلاحات برایمان بیاورد - تا وقتی به جای الگو قرار دادن و حمایت کردن و ... انسانهایی که همه چیز خود را گذاشته اند برای این هدف (خواه گنجی باشد - خواه شریعتی - خواه هر انسانی که ما تلاشش را میستاییم) آنها را بت می کنیم و می نشینیم تا ببینیم برایمان چه می کنند ! غافل از آن که آنها خود از این بت بودن بیزارند.........تا وقتی که من - تو - تک تک مردم نپذیریم که اگر قرار است اصلاحاتی باشد ؛ اگر قرار است دموکراسی ایجاد شود ؛ اگر قرار است حقی احیا شود و و و .... با آگاهی - درایت - شعور سیاسی - بلوغ فرهنگی - همت - شجاعت و خواست یکایک ماست که میتواند محقق شود و پایدار بماند ..... سرنوشت همین است که هست و سیر این تحولات به سمت خواسته ها اگر چه هم باشد اما بسیار کند و آرام است و در طول زمان چه بسا دستخوش بحرانهایی جدی قرار گیرد و سالها دوباره به عقب افتد.....


یک جامعه پیشرفته به واسطه مردمش پیشرفته است- برای ساختن جامعه ای نو - اول باید خود را بسازیم


پاینده و سربلند باشید