لحظه های ...!

اینبار زودتر به ایستگاه رسیدیم و با خیال راحت سوار شدیم، یه واگن دربست ! همیشه حس خوبیه - هر سال این کار تکرار میشه و قصد هرچی که هست ،زیارت یا سیاحت ، از اونجا که باهمه خانواده هستم واقعاً خوش میگذره.

این بار شروعش شیرین تر بوده از همیشه و اون طبق معمول با شیطنت هاش منو تا لحظه آخر رها نمیکنه و خدا خدا میکنم که نصف شب که همه خوابن موبایلم صداش در نیاد !

ساعتی بعد ... 

هر کدوم به تخت های خودمون خزیدیم، صدای تلق تولوق قطار نمیذاره که بخوابم ولی اینبار اونقدر رو اعصابم نمی ره، چشمهامو می بندم و  غرق میشم تو رویاهای خودم .... 

نظرات 2 + ارسال نظر
سعید جمعه 17 آبان 1387 ساعت 17:33

صحیح

سهراب جمعه 17 آبان 1387 ساعت 17:46

سلام
امیدوارم لحظه هات خوب باشه
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد